باسمه تعالىاگر مال مسلمان مثل جانش محترم است چرا غصب؟ چرا دزدى؟اگر مواد مخدر خانمان برانداز است چرا اعتیاد؟اگر حجاب مصونیت است نه محدودیت چرا بىحجابى؟و اگر... چرا تصادف؟و کم فروشى؟و طلاق؟و ننوشتن دین و ترک عمل به بزرگترین آیه؟و
شاید باورتون نشه، ولی من مطمئنم که آه جانسوز من بوده که دامان فردوسی پور رو گرفته!
همون دوشنبه شبایی که از خستگی چشمام میسوخت، پتو رو میکشیدم روی سرم ولی از صدای فردوسی پور که تو خونه میپیچید خوابم نمیبرد و در حالی که دندان به دندان کین میخاییدم، باغضب میگفتم ساکت شی الهی عادل!
وی سرانجام برای همیشه ساکت شد!
می کوش به خر ورق که خوانی تا معنی آن تمام دانی
می باش طبیب عیسوی هُش اما نه طبیب مردمی کُش
این بیت موقع درس خواندن همیشه در ذهنم تکرار میشود و بلافاصله بعدش به این فکر میکنم که چقدر سخت است واقعا. بعدش هم باز به خودم دلداری میدهم که حتما در توانم هست که در این راه قرار گرفته ام و تابه حال دوام آورده ام و به روز های خوبی که مثلا در آینده می آیند فکر میکنم. چون کسب این علم هرچقدر که سخت و خانمان برانداز (دیگه ینی خیلی سخت) باشد ارائه اش شیرین است
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجایی که قصد دارم در وبلاگم حرفهایی را به دور از مسائل روز بنویسم که به درد امروز و البته فردایمان بخورد جنس حرفهایم کمی دور از مسائل روزهایی است که تاریخ نشر متنها نشان میدهد.
با توجه به تجربهی اندکی که در فضای رسانهای این ایام. یعنی قرن چهارده شمسی و یا هزارهی سوم میلادی پیدا کردم به نکتهی مهمی رسیدهام و آن هم سحری به نام تیتر است. از این سحر خانمان برانداز هر چه بگویم کم گفتهام. بیایید با هم کمی
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، غلامحسن احمدی، اظهار کرد: گرمخانه زنجان با امکانات تمام آماده پذیرایی از افراد بی خانمان و درون سیاق ماندگان است. معاون خدمات شهری شهرداری زنجان تصریح کرد: این درون حالی است که معتادان متجاهر شامل این خدمات نبوده و این افراد باید به شلترها مراجعه کنند. وی با اشاره به اینکه در صورت تکمیل شدن ظرفیت گرمخانه، شهرداری آمادگی دارد تا افراد را تو مناطق از پیش تعیین شده اسکان دهد، افزود: شهرداری زنجان برای
دانلود سریال بی خانمان Vagabond با لینک مستقیم
دانلود رایگان سریال کره ای بی خانمان Vagabond
نام سریال : بی خانمان Vagabond
زبان: کره ای (زیرنویس فارسی)
فرمت: MKV
حجم: ۵۰۰ مگابایت
محصول : ۲۰۱۹ – کره جنوبی
میانگین زمان : ۶۰ دقیقه
ژانر : اکشن | عاشقانه | هیجانی
امتیاز: ۸٫۴ از ۱۰
نویسنده : Jang Young Chul, Jung Kyung Soon
بازیگران: João Aguiar, António Pedro Cerdeira, Bo-ra Hwang
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
خلاصه سریال : چا دال گون (لی سونگی) که رویای بازیگر اکشن شدن رو در سر داره از یک حادثه هواپیما جو
کتاب با خانمان هکتور مالو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کتاب با خانمان : در نا امیدی بسی امید است.. پایان شب سیه سپید است..
کتاب با خانماننویسنده: هکتورمالومترجم: محمد قاضیانتشارات: کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
خلاصه:
پولینا دختر فقیری است که پدرش از دنیا رفته و مادرش هم مریض است. پولینا و مادرش با گاری و اسبشان، از این شهر به آن شهر می روند تا یک درآمد بخور ونمیری دربیاورند. در این میان، مادر از دنیا می رود و دخترک از شدت بی پولی و تنهایی
سالها بعد مثل برگ دیکتهی ۱۷ ما که از میان دفتر املا با خشم حذف میشد، شاید این روزها هم از تاریخ کشورت گم شود!
شاید با بسته شدن آخرین چشمهایی که امروز را به جان چشیده بود، دیگر کسی از آبان غبار آلود تا دی ماه استخوان سوز۹۸ را نشناسد.
شاید کسی یادش نماند که این روزها مادران شما و پدرانتان چطور سینهی خیابان را شکافتند تا امید بکارند، تا خوشبختی بیافرینند و آرامش خلق کنند!
صنم،سمین یا حنیف من، چند روزی از انهدام هواپیمای مسافربری ا-و-ک-ر-ا-ی-
روی پیانو مینواخت. صبور و جدی بود، مثل همیشه. بالا تا پایینش را برانداز کردم. کمی روی صندلی سر خوردم، نفس کشیدم و به کمرم قوس کوچکی دادم. حتی فکر معاشقه با او شیرین و گرم است.
پ.ن: دومین پست امشب. قبلی؛ آدمهایی برای خندیدن
بیا یه لطفی کن
یه مدت فکر نکن...
دنبال جمله نگرد...
واژه ها رو کنار هم نچین...
دنبال پایان تلخ داستان نباش...
زندگی داستان نیس...فیلم هم نیس...
زندگی فقط یه سکانسه...
مثل برق یه سیلی ...
مثل یه بغل محکم...
مثل یه جیغ بنفش از سر هیجان...
مثل یه نفس از سر آسودگی ...بعد از یه کنکور که واست آسون بوده...
به قول سهراب زندگی یافتن سکه ده شاهی در جوی خیابان است...
زندگی همین لحظه هاییه که انقدر سریع دارن میگذرن که واست توهم تداوم ایجاد کردن...مثل خط های سفید وسط جاده ...ک
ای خالق من ، پرده برانداز ببینم
عشقی که جهان عاشق آنست چه عشق است؟
دیوار ندارد و درش باز به هرکس
وابستگیش دربدری هست ، چه عشق است؟
سوزانده و از بوی خوشش عالم و آدم
چون باده زنان گشته از آن مست چه عشق است؟
سیراب کند با عطش هر تشنه لبی را ،
در بند کشد هرکه که دل بست ، چه عشق است؟
گویند که افلاک بنا شد به وجودش ،
هر دسته که همراه شده ، نگسست چه عشق است؟
از کرببلا جاری و در جوی جهان است
شاهراه جهان است نه بن بست ، چه عشق است؟
#احمد_یزدانی
#کربلا #اربعی
✖️ تونل وحشت یکی از تفریحات مورد علاقه ی منه.همین دیروز اونجا بودم.وقتی از قطار پیاده می شدم به مسئول اونجا گفتم:-هی ، اون دختر بچه ی سفید پوش ، که با بدن بی سر، مارو تعقیب می کرد واقعا ایده ی جالبی بود!اما اون با تعجب منو برانداز کرد و گفت:-کدوم دختر بچه ؟ چنین چیزی توی تونل وحشت نبود!
میدونماون میخواد منو بترسونه?
ادامه مطلب
صبح روز پنجم پریودم بود و خیال کردم که خونریزی تمام شده. همهی شرتهایم نشسته بودند، طبق معمول! همهی لباسهایم را درآوردم و شرت گیپوری زرشکی جدیدی که خریده بودم را برداشتم و تنم کردم. کمی خودم را توی آینه برانداز کردم و ترجیح دادم که فعلا لباسی نپوشم. رفتم تا تختم را مرتب کنم. کوسنها را سر جایشان میگذاشتم که حجمی از گرما قُلُپی ریخت پایین! سرم را آوردم پایین و از روی شرتم نگاهش کردم و گفتم: «جدی هنوز داری خونریزی میکنی؟!»
دانلود رایگان سریال کره ای - مراکشی بی خانمان ها محصول کمپانی نتفلیکس
سریال کره ای - مراکشی Vagabond 2019 با زیرنویس چسبیده اختصاصی
قسمت 16 زبان اصل + قسمت 16 زیرنویس فارسی اضافه شد
تیزر و پیش نمایش قسمت 16 اضافه شد + اخبار غیررسمی فصل 2
Free Download Korean Series Called Cagabond 2019 (배가본드) Hdaedsub Farsi
جهت دانلود سریال + خلاصه داستان به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
عناوین سریال : بی خانمان / بی خانمان ها / خانه بدوش / Vagabond / 배가본드
ژانر : عاشقانه، هیجانی، جنایی
زبان : انگلیسی / مراک
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیرپیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغبر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرشدر غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باکآتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقصور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر
صوف برکش ز سر و باده صافی درکشسیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باشبخت گو پش
سلام
نمیدونم اینو نوشتم یا نه.
یه دیوونه هه رو دیدم چند روز پیش. چهره اش شبیه بی خانمان ها بود و حرفایی که میزد به آدم عادی نمیخورد. بخوام توصیف کنم میتونم بگم که همه چیز رو به هم ربط میداد و خودش رو یکی از آدمای تو انجیل میدونست.
اعتقادات جالبی داشت. میگفت که وقتی اسم یه نفر روتون گذاشته میشه، شما ادامه زندگی اون آدمی هستید که قبلا این اسم رو داشته و مرده. یه جورایی خوشم اومد. یعنی این که این آدما نیستن که زندگی میکنن، اسم های آدم ها هستن که زندگ
روی بنما و مرا گو که ز جان دل برگیرپیش شمع آتش پروانه به جان گو درگیر
در لب تشنه ما بین و مدار آب دریغبر سر کشته خویش آی و ز خاکش برگیر
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرشدر غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر
چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باکآتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
در سماع آی و ز سر خرقه برانداز و برقصور نه با گوشه رو و خرقه ما در سر گیر
صوف برکش ز سر و باده صافی درکشسیم در باز و به زر سیمبری در بر گیر
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باشبخت گو پش
آهن شکسته, دمپایی پاره آدم کورکچل میخریم
سالها بود در موسم رمضان, رسانه ملی برنامه هاییکه حال و هوای رمضان داشت, پخش میکرد. سیما با مجموعه هایی متفاوت, یکی با فضای طنز, دیگری عبادی و ...
ولی رمضان 98 متفاوت است, انگار که تخم افسرگی و تنش روحی و روانی پخش شده است.
فضا اصلا بوی رمضانی ندارد. از طنز هم خبری نسیت!
سه مجموعه برای این ماه تدارک شده, از یاد رفته, برادر جان و دلدار.
هریک نمایشگر زندگی چند خانواده , هر خانواده درگیر مشکلی جدّی و خانمان براند
یه زمانی یکی از سرگرمیِ آدما دور هم نشستن و جُک و لطیفه تعریف کردن بود. یه دایی داشتم که فکر میکرد میتونه هر جُکیو تو هر شرایطی بگه. یه جُکی بود که هیچیشو یادم نیست جز یه قسمتش که یکی میخونه و به ابوالقاسم که روبروش نشسته میگه: ابوالقاسم! ابوالقاسم! خِش-تَکِت پاره ست/*قسمتی از متن سانسور شد*لِت پیداست/*باز این قسمت هم سانسور شد*لِت پیداست...
به صورت شعر میخوند و ما میخندیدیم. دیگه شده بود که هرکیو میدیدم که خشتکش پاره س، میگفتیم: ابوالقاسم!... بعد
نه اینکه هیچ مهم نیست، اشتباه نکنفرار از حقیقت این حس واین گناه نکننمی شود بروی باورش کمی سخت استخریدنی برای خودت ،ناله اشک وآه نکنلگد نزن تو به بخت شریف یک عاشقخراب از سرلج خانمان یار بی پناه نکننگو که عرصه به رویم عجیب بس تنگ استگشای بغض گلو را، هق هق وآه آه نکننزن تو سنگ ملامت مرتبا من رانگاه ناز خودت را دریغ از این بی پناه نکنبه راه گم کرده شبیه است حال من حالابیا تو نوررهم باش، نقاب بر رخ ماه نکنبس است دگر اینهمه قرار و فراربیا به عشق چ
ابان شده یه ماه سخت وپرمشغله ای که خیلی سریع داره تموم میشه.
اوایل این ماه به دستور مادرجانم شروع کردیم به خونه تکونی اونم به روشی بسی خانمان برافکن!
تو تموم روزای انجام کارخونه تکونی مهمون داشتیم!!
فکرکنید
یه خونه کوچیک بهم ریخته با فرشای جمع شده و ودر هم وبرهم و مهمون داری:)
و ایناز خانومی که اندازه ده تا مهمون بریز و بپاش داره.
ادامه مطلب
..
دلتنگم. نمیدانم برای چه!
تا جایی که خاطرم هست این دلتنگی همواره با من بوده است. گاهی غلیظ..گاهی خفیف
در کافه های زیرزمینی، در کوچه پس کوچه های نجف...نیمه های شب و صلاه ظهرهای تابستان..
در کلاس آناتومی یا پای درس استاد فاطمی نیا
در اتوبوس...در اتاق پرو...در بزن و بکوب عروسی فامیل
در
اثنی خواب حین گذر از خوابی به خواب دیگر.
خاطرم نیست شاید آن وقتی که در بطن مادرم بودم و محتمل است آن زمانی که همصحبت خاکم..
دلتنگم نمیدانم برای چه و نمیدانم دلتنگی به
اگر حوصله خواندن ندارید فقط بخشهای مشکیِ پررنگ را بخوانید.
قال انّک لن تستطیع معی صبرا
و کیف تصبر علی ما لم تحط بی خبرا
قال الم اقل انّک لن تستطیع معی صبرا
قال الم اقل لک انک لن تستطیع معی صبرا
فقط خدا کنه کار به "هذا فراق بینی و بینک" نکشه...
پ.ن: در جمهوری اسلامی ایران، اونقدری که از حزباللهی (یا همون مذهبیهای) بیبصیرت ضربه خوردیم، از سلطنتطلب و براندازها ضربه نخوردیم.پ.ن.۲: پروژه نفوذ رو جدی بگیریم.
*** یا صاحب الزمان، ادرکنی. از امر
خرید گوگرد معدنی زرکوه پس از جستجو، پیگیری و بررسی های لازم و مستمر از مصرف کنندگان گوگرد طلائی و سوپر طلائی معدن زرکوه به منظور دفع آفت خانمان برانداز و پسیل پسته به این نتیجه رسیده است که گوگرد معدن زرکوه بهترین انتخاب است.
برای کمپوست کردن کود حیوانی حتما باید نکات زیر را رعایت کنید:
1- کود حیوانی میبایست حداقل 40% رطوبت داشته باشد.
2- کود حیوانی میبایست حتما بصورت کپه و یا همان کله قندی روی هم قرار گیرد که شرایط فعالیت باکتریهای موجود در گو
خرید گوگرد معدنی زرکوه پس از جستجو، پیگیری و بررسی های لازم و مستمر از مصرف کنندگان گوگرد طلائی و سوپر طلائی معدن زرکوه به منظور دفع آفت خانمان برانداز و پسیل پسته به این نتیجه رسیده است که گوگرد معدن زرکوه بهترین انتخاب است.
برای کمپوست کردن کود حیوانی حتما باید نکات زیر را رعایت کنید:
1- کود حیوانی میبایست حداقل 40% رطوبت داشته باشد.
2- کود حیوانی میبایست حتما بصورت کپه و یا همان کله قندی روی هم قرار گیرد که شرایط فعالیت باکتریهای موجود در گو
ساعت چهار بعد از نیمه شب است. رفته بودم پارک محل، ورزش کنم که بیخانمان ها را دیدم. تعدادی روی نیمکت های پارک خوابشان برده بود و دو سه نفری با کوله بار زندگیشان که در یکی دو ساک و کوله پشتی خلاصه میشد دم شیر آب بیدار بودند. یکیشان داشت لباس هایش را می شست و پهن می کرد. ازم ساعت پرسید. گفتم. دیدم جوان بی دندان اما سالمی است چون خیلی از بی خانمان ها معتاد هستند. خیلی سرحال و با نشاط بود. کیف کردم. موقع آمدن دیدم رفته کناری و زیر اند
همیشه باید مواظب سخن خود باشیم؛ گاهی واژه یا سخن بسیار کوتاه است اما چنان بزرگ است که بنیانی را به لرزه در می آورد؛ پس انسان توانایی تحقق اعمال بزرگ را با سخن دارد؛ و چنین نیست که سخن گفتن همیشه بی ارزش و ناچیز و کوچک باشد بلکه گاهی سخن هم بزرگ است و هم بنیان برانداز یا بنیان گذار؛ پس گاهی سخن کوتاه اما بسیار و کوچک ولی بزرگ است.
ادامه مطلب
بسم رب النور
سلام، در این مطلب به معرفی کتاب باشگاه 5 صبحی ها و مروری کوتاه بر آن می پردازیم.
کتاب "باشگاه 5 صبحی ها" به سبکی داستانی در هر فصل ماجرایی را روایت می کند که در آن نویسنده نکات مدنظر خود را به صورت گفت و گویی میان افراد بیان می کند.
این کتاب داستان سه نفر است.
یک بی خانمان میلیاردر، یک خانم کارآفرین و یک هنرمند در همایش انگیزشی "آقای سخنران" با یکدیگر آشنا می شوند.
بی خانمان دو نفر دیگر را به "باشگاه 5 صبحی ها" دعوت می کند و بدین صورت یک
بسم رب النور
سلام، در این مطلب به معرفی کتاب باشگاه 5 صبحی ها و مروری کوتاه بر آن می پردازیم.
کتاب "باشگاه 5 صبحی ها" به سبکی داستانی در هر فصل ماجرایی را روایت می کند که در آن نویسنده نکات مدنظر خود را به صورت گفت و گویی میان افراد بیان می کند.
این کتاب داستان سه نفر است.
یک بی خانمان میلیاردر، یک خانم کارآفرین و یک هنرمند در همایش انگیزشی "آقای سخنران" با یکدیگر آشنا می شوند.
بی خانمان دو نفر دیگر را به "باشگاه 5 صبحی ها" دعوت می کند و بدین صورت یک
شاید اسباب کشی هم یه جور مرگ باشه... انتقال از خونه ای به خونه ی دیگه... از جهانی به جهان دیگه...
درسته که سکرات موت سخته، ولی به رفتن به یه جای بهتر می ارزه! (البته اگه بریم جای بهتر)
پن۱: از شب آرزوها، فقط خرس کشیِ یه سری رختخواب و سماور و دستگاه سبزی خرد کن و سطل زباله به ما رسید! نه روزه ای، نه نمازی، نه ذکری، نه دعایی... اینم از رجبی که آرزوشو میکردم! :(
پن۲: سه شبه که بی خانمانیم... شبی خونه ی داداش کارفرما پلاسیم، شبی خونه ی آبجی زهرا... و این منم
اگر حوصله خواندن ندارید فقط بخشهای مشکیِ پررنگ را بخوانید.
قال انّک لن تستطیع معی صبرا
و کیف تصبر علی ما لم تحط بی خبرا
قال الم اقل انّک لن تستطیع معی صبرا
قال الم اقل لک انک لن تستطیع معی صبرا
فقط خدا کنه کار به "هذا فراق بینی و بینک" نکشه...
پ.ن: در جمهوری اسلامی ایران، اونقدری که از حزباللهی (یا همون مذهبیهای) بیبصیرت ضربه خوردیم، از سلطنتطلب و براندازها ضربه نخوردیم.
پ.ن.۲: پروژه نفوذ رو جدی بگیریم.
ادامه مطلب
⭕️⭕️ استاد و ولی نعمت صدرالساداتی بر خلاف او که علت سیل را سپاه و... می دانست، (نهم اردیبهشت امسال در تهران) اعلام کرد علت نابود شدن مزارع و خانه های مردم در استانهای گلستان، لرستان، خوزستان و ... #نفرین_سیده_خانم است. نفرین ایشان هنوز تمام نشده است و در سیل بعدی خانمان همه را از بین خواهد برد! لطفا رسانه باشید و اطلاع رسانی کنید...⭕️⭕️⭕️.
ادامه مطلب
مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز ودیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت ، دخترک گفت کوزها را ساخته ایم ودر آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست.
مرد به خانه خود برگشت همسرش از اوضاع پرسی
من خیلی وقته اینجا نیومده بودم الان آسمان وارد یازده ماه شده و دختر لوس فقط برای بغل بابا گریه میکنه و فقط باباشو صدا میزنه آدا و یا آداجا
دخترک رسما بابایی شده چرا ؟ چون تو بغل می گیرش و باهاش راه میره و چراغ آیفن و هود رو براش روشن می کنه و در کابینت ها را براش باز می کنه و کلا نکن بهش کمتر میگه .
- مرخصی یک هفته مانده به عید تمام شد .
- کوچولو مهمان مامانم هست و راحته اینقدر که ظهرها موقع خداحافظی نه دل بردار ندار نه دل بگذار .
- دختر بزرگتر دیروز
من خیلی وقته اینجا نیومده بودم الان آسمان وارد یازده ماه شده و دختر لوس فقط برای بغل بابا گریه میکنه و فقط باباشو صدا میزنه آدا و یا آداجا
دخترک رسما بابایی شده چرا ؟ چون تو بغل می گیرش و باهاش راه میره و چراغ آیفن و هود رو براش روشن می کنه و در کابینت ها را براش باز می کنه و کلا نکن بهش کمتر میگه .
- مرخصی یک هفته مانده به عید تمام شد .
- کوچولو مهمان مامانم هست و راحته اینقدر که ظهرها موقع خداحافظی نه دل بردار دارد نه دل بگذار .
- دختر بزرگتر دیروز
این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. شب پنجم به حبیب بنمظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی (ع) نیز منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و ا
اگر چند تا پست قبلی منو خونده باشید گفتم که یکی از دلایل باخت من در کنکور و 2 سال کنکور نا موفق رویاپردازی بود .نتیجه اخلاقی ای که میخوام آخر پست بگم رو اول پست میگم و در ادامه بیشتر رو همین موضوع مانور میدم :
" لطفا فقط یکبار به هدف هایتان فکر کنید . همان آغاز کار هدف هایتان را تعیین ، برانداز و برنامه ریزی کنید و از ان به بعد سرتان را پایین بندازید و تلاش کنید . حتی به غلط ! "
چرا حتی به غلط ؟ چون حرکت کردن بهتر از حرکت نکردن است !
تلاش کردن بهتر از
اگر چند تا پست قبلی منو خونده باشید گفتم که یکی از دلایل باخت من در کنکور و 2 سال کنکور نا موفق رویاپردازی بود .نتیجه اخلاقی ای که میخوام آخر پست بگم رو اول پست میگم و در ادامه بیشتر رو همین موضوع مانور میدم :
" لطفا فقط یکبار به هدف هایتان فکر کنید . همان آغاز کار هدف هایتان را تعیین ، برانداز و برنامه ریزی کنید و از ان به بعد سرتان را پایین بندازید و تلاش کنید . حتی به غلط ! "
چرا حتی به غلط ؟ چون حرکت کردن بهتر از حرکت نکردن است !
تلاش کردن بهتر از
قصّهی ماری که مریم میشوددیو آدمشکل آدم میشود
سنگ خود خواهی اگر گوهر کنیکوره را آتش فراهم میشود
خانمان بر باد خوشتر، ناز چیست؟دردْ خود در عشق مرهم میشود
در دم آن آستان روحبخشصد کمر فولاد هم خم میشود
این چنین آ: کاهوزن و بادروپابهپایت اسم اعظم میشود
عاقبت حلمی ز شب بالا نشستصبحگه در پردهی بم میشود
موسیقی: سمفونیک پوئم "توفان" اثر چایکوفسکی
اعطای رایگان و بی قید و شرط خانه به بیخانمانها در فنلاند تعداد این قشر را کاهش داده است. یورونیوز نوشته که بسیاری از بیخانمانهایی که حتی برای مدتی بیش از یک دهه آوارۀ خیابانها بودند، برای اولین بار صاحب سرپناهی شدهاند که میتوانند آن را خانۀ خود بنامند. این خانهها، آپارتمانهایی کوچک با دو اتاق اند که عمدتا در حومۀ شهر هلسینکی قرار دارند. آپارتمانها دو نفره است و دستکم به یک آشپزخانۀ بزرگ و مشترک، یک سالن بدنسازی و یک سونا مجهز است.
به دنبال یک درخواست بی سابقه از دولت ، به شورا ها 48 ساعت فرصت داده شده است تا برای همه بی خوانمان ها در انگلیس اقامت اضطراری بیابند ، تا یکشنبه همه بی خانمان ها را در آنجا مستقر کنند.
مقامات شورا از ضرورت درخواست استقبال کردند اما با توجه به کمبودهای اسکان در حال حاضر ، از مشکل این کار ابراز نگرانی کردند. این کمبودها این هفته بعد از دستورالعمل موازی دولت برای تعطیل شدن هتل ها بدتر شد. انجمن دولت محلی (LGA) گفت که شوراها در صورت تمدید مهلت به بود
29 سال پیش مثل امروز بود که زمین به خودش لرزید و بسیاری از مردم رودبار ومنجیل بی خانمان کرد .
زمینلرزه رودبار _منجیل' در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد به وقت ایران در پنجشنبه ۳۱ خردادماه ۱۳۶۹ (برابر با ۲۰ ژوئن ۱۹۹۰ در ساعت ۲۱ به وقت گرینویچ) در نزدیکی شهر رودبار و روستاهای تابعه در استان گیلان و شمال شرق استان زنجان بروز نمود و تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز زمینلرزه موجب خسارات جانی و مالی فراوان گردید. ارتعاشات حاصل از امواج لرزهای در استانهای زن
۱۰۹- جانانه کیست ؟ یارب این شمع دل افروز زکاشانه کیست ؟ جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست ؟ حالیا خانه برانداز دل و دین من است تاهم آغوش که می باشد و همخانه کیست باده لعل لبش کز لب من دور مباد اح روح که و … جانانه کیست ؟ – یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست – غزل ۶۷ – ۱۰۹
منبع : فالگیر
تو دوره زمونه ای که وقت کشی با شبکه های اسما و ظاهرا اجتماعی یه عادت خانمان سوز شده و چه افت ها و اسیب هایی که به زندگی ها نزده، من به لطف بی میلی ای که نسبت به این سبک ابزار ها دارم، اقای خودم هستم...
بیشترین استفاده ای که از بستر مجازی داشته ام در چند سال اخیر مربوط به مطالعه و پژوهش بوده و به ندرت و هر از گاهی هم فیلمی از نظر گذرانده ام...
خوش به حال خودم، حقیقتا از خودم و این بی میلی حال می کنم، وقتم رو می تونم روی خیلی مسائل دیگه سرمایه گذاری کن
شرارت کانالهای زنجیره ای....
همین کانالهای طنز و فان زنجیره ای که از یک اتاق جنگ روانی امنیتی آلوده مدیریت میشوند ،وقتی خبر حرکت یک ناو آمریکایی را میخواستند منتشر کنند خیلی جدی پای کار جنگ روانی آمریکاییها آمدند و کارشون شده بود ترساندن جدی ملت از جنگ ....
اما حالا که محرم رسیده تا در توان دارند با انواع و اقسام مطالب و کلیپ و تصاویر با ظاهر طنز و تمسخر بدنبال سخیف کردن عزاداری سید الشهدا هستند.....
باور کنید تاریخ در حال تکرار است فقط کمی ابزار
باسمه تعالینیایشزیارت عاشوراغزل۲
گفت باقر این زیارت را برای مسلمینلعن کرده ظالمین و غاصبین و ناکثین
بر شمارد ظلم ها را بر ولایت این دعاخوانده گردد روز عاشورا و ایام حزین
شیعیان بر صحت آن می کنند اصرار هامی شود تاکید بر راه حسین و نفی کین
اجر و پاداش قرائت بس مهم است و عظیمتوصیه گردد زیارت بر عموم و مومنین
آل مروان و زیاد و خانمان ظلم و جورمی شوند لعنت بر آنها، تا قیامت در زمین
مهدی موعود آید، منتقم باشد امامنیست رأفت از برای مارقین و قاتلی
در آخرین روزهای سنه هزار وسیصد و نود و هشت شمسی، همان موقع که بلای خانمان سوز کرونا دامن مردمان زمین را گرفته بود و مردم از قرنطینه به ستوه آمده بودند، این بنده ی حقیر مجبور بود تا آخرین روز کاری سال ، برای کسب روزی حلال به محل کار مذکور برود. در حالی که حوصله ی همایونی از همه چیز و همه کس سر رفته بود تصمیم بر این شد که وبلاگ خاک گرفته ی خویش را به روز نموده و زنگ زمانه را از رخش بزداییم. از آنجایی که ماتحت همایونی بسیار فراخ بوده و مشغولیات
در آخرین روزهای سنه هزار وسیصد و نود و هشت شمسی، همان موقع که بلای خانمان سوز کرونا دامن مردمان زمین را گرفته بود و مردم از قرنطینه به ستوه آمده بودند، این بنده ی حقیر مجبور بود تا آخرین روز کاری سال ، برای کسب روزی حلال به محل کار مذکور برود. در حالی که حوصله ی همایونی از همه چیز و همه کس سر رفته بود تصمیم بر این شد که وبلاگ خاک گرفته ی خویش را به روز نموده و زنگ زمانه را از رخش بزداییم. از آنجایی که ماتحت همایونی بسیار فراخ بوده و مشغولیات
قَدِ اسْتَطْعَمُوکمُ الْقِتالَ، فَاَقِرُّوا عَلی مَذَلَّة وَ تَأْخیرِ مَحَلَّة، اَوْ رَوُّوا السُّیوفَ مِنَ الدِّماءِ تَرْوَوْا مِنَ الْماءِ. فَالْمَوْتُ فی حَیاتِکمْ مَقْهُورینَ، وَالْحَیاةُ فی مَوْتِکمْ قاهِرینَ. اَلا وَ اِنَّ مُعاوِیةَ قَادَ لُمَةً مِنَ الْغُواةِ، وَ عَمَسَ عَلَیهِمُ الْخَبَرَ حَتّی جَعَلُـوا نُحُورَهُـمْ اَغْـراضَ الْمَنِیةِ.آنان از شما خوراک جنگ خواستند، یا به پستی تن داده و شرف خ
مدل سه تایی
طبقه ممتاز (upper class): ثروتمند (rich)، نیکنژاد (well-born)، قدرتمند (power-full)، یا ترکیبی از آنها.
معمولا صاحب بیشترین قدرت سیاسی
معمولا جزو ثروتمندترین طبقه جامعه
انتقال ثروت نسل به نسل
در ادبیات مارکس: بورژووازی
طبقه میانی (middle class): کارگرانِ متخصص و کارمندان مثل: معلمان، پزشکان، استادانِ دانشگاه، روحانیون، مدیرانِ کارخانهها، کارکنانِ دفتری، مستخدمانِ دولت و غیره.
پربحث ترین طبقه (به زیرگروههای متعددی قابل تقسیم است)
طبقه پایین(low
وزش باد در میان موها و احساس اینکه هوا در اطراف است ، لذت جاده و چشم انداز را دو چندان می کند. این احساس دلپذیر فقط یکی از مزیت های جالب نشستن در پژو 407 است. پژو 407 ظاهری جذاب و اغلب جوان دارد که به همراه یک سقف قابل جابجایی می توانند تجربه هیجان انگیز تری نسبت به اتومبیل های معمولی ارائه دهند. در این مقاله نگاهی دقیق تر به مکانیزم عملکرد سقف های پژو 407 با ویژگی های طراحی و مشخصات فنی آنها خواهیم داشت.طراحی ماشین باز به راحتی بریدن سقف و نصب پارچه
روایته که عصر بیدر مایر (Biedermeier) به فاصله ی ۳۴ ساله کنگره ی وین و انقلاب بورژوازی گفته میشه. این دوره به خاطر تصاویر عامه پسند کارل اشپیتزوگ و آدریان لودویگ ریشتر از زندگی روستایی ها حالتی رمانتیک داشته و به دوران زندگی خانوادگی و آرامش، رفاه بورژوازی و اعتدال سیاسی معروفه. در واقع عصر بیدرمایر از نگاه آلمان ها آخرین عصر پیش از صنعتی سازیه. عصری مقدس که هنوز آلودگی و انفجار جمعیت، زندگی انسان رو تهدید نکرده و فقر و بی خانمانی پدیدار نشده.
ا
*خواب بودم نیمه شب در بسترم*
سایه ای افتاد ناگه بر سرم
*خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود*
سر بلند کردم که عزرائیل بود
*رنگ از رخسار گلگونم پرید*
آب پیشانی به دامانم چکید
*دست و پایم سست، تن خیس از عرق*
خِس خسی در سینه، جانم بی رمق
*التماسش کردم و گفتم : امان*
گفت : امر است از خدای آسمان
*زندگانی بر سرت پایان گرفت*
از تو باید این دقیقه جان گرفت
*گفتمش : مال و منالم مال تو*
تا رها یابم من از چنگال تو
*گفت : نه هنگامه ی هجران توست*
آنچه داری سهم فرزندان توست
*ساله
با ایدین چمدان می بستیم. اخر چه کسی می توانست لباس و مایحتاج یک ماه خود را در یک چمدان جا کند ؟ دانه دانه حذف می کردیم، می افزودیم، باز می کردیم و می بستیم، دست اخر شد ٢ چمدان بزرگ! که نیمی از یکیشان فقط نان بربری و سنگک برای فامیل ِ از ایران دور مانده -سوغات- بود.
هر کس که تجربه ی خروج از ایران به یکی از کشور های در حال توسعه/ توسعه یافته را داشته باشد می داند که از ایران به مقصد، به یک باره، رنگ عوض می شود. انگار یک هو در فضای خاکستری نخوت بار افر
A Quiet Dream 2016
نام فارسی: یک رویای آرام
ژانرها: درام، دوستانه
کشور: کره جنوبی
مدت زمان: 1 ساعت 41 دقیقه
عنوان بومی: 춘몽
دیگر اسامی: An Empty Dream , Chunmong
کارگردانان: Zhang Lu
خلاصه داستان: ان یه ری، یانگ ایک جون، پارک جونگ بوم و یون جونگ بین در این فیلم به ایفای نقش می پردازند. داستان درباره سه مرد بی خانمان است که تلاش میکنند از دختری که صاحب مغازه است و از پدر فلج خودش مراقبت میکند، خواستگاری کنند و دل او را بدست آورند…
ادامه مطلب
آن گلوی نازنینی که تا دیروز جور دولت را میکشید و صدای کارگران بود امروز جور قوهی عدالت را نیز میکشد و صدای زندانیان شده است. اما گوسفندان این بار با کینهای تاریخی میخواهند گلوی اسماعیل را برای قربانی شدن ببرند و دیهی اجداد خویش را بستانند. آن قدر به دست سربازان گمنام زده میشود که با شنیدن نام امام زمان نتواند از جای خود بلند شود. چه شکنجهگران فهمیدهای! لابد خواستهاند به همه نشان دهند کارگری که حقوق نگیرد نمیتواند روی پای
کسی چه می داند؟ اصلا مقصودتان چیست که آدم آخرش می میرد؟شاید انسان صد حس داشته باشد که در موقع مرگ، فقط پنج حس آشنا و معروفش از بین برود و نود و پنج حس دیگرش زنده بماند ..._________________چخوف، باغ آلبالو را سال ۱۹۰۳ نوشت، در گیر و دار بحبوحه ی مبارزات طبقاتی و سیاسی روسیه ی تزاری. در ژانویه ی ۱۹۰۴ در تئاتر هنری مسکو به روی صحنه آمد و در ماه ژانویه ی همان سال، چخوف با بیماری مهلک و خانمان سوز سِل، زندگی و نمایش را بدرود گفت. باغ آلبالو آخرین و تخیل برانگی
نام کتاب : قصه های تصویری از بوستاننویسنده : مژگان شیخیانتشارات : بنفشهتوضیحات :این کتاب قصه های تصویری از بوستان می باشد که مژگان شیخی آنها را به زبان ساده و روان برای کودکان نوشته است کتاب دارای ۷۱ صفحه و ۶ داستان به نام های : ( روباه بی دست و پا ، حاتم طایی و مأمور حکم ، پادشاه خرکش ، و سکه هایش ، جوان بخشنده ) می باشد همچنین داستان ها مربوط به هم نیست و هر داستانی ماجرای متفاوتی دارد این کتاب مناسب گروه سنی ( ب و ج ) می باشد قطعه ای از کتاب :حاکم
خانهی دل رونقش از سوختنجان به سر شعلهی حق دوختن
کلبهی آباد به از کاخ زاردیر خرابات به از ملک تار
پرچم عشق تو به دل داشتمجرأت حق کردم و افراشتم
خامشی و مستی و دلدادگیچیست به از پیرهن سادگی
بار سفر بستم و راهی شدماز ره درویش به شاهی شدم
آن ره باریک که طاق دل استخلوت پنهان و اجاق دل است
گفتمش ای جان تو نوایت خوش استملک تو و حال و هوایت خوش است
مرحمتی باد که ساکنرُوانخانه کنند این ره بیخانمان
محفل ما باد به کویی نشاندتشنگی جان به سبویی نشا
امروزه برندینگ فوق العاده مهم شده است و یکی از موثرترین فرم های برندینگ طراحی لوگو حیوانی است.
این روزها و در این عصر از شبکه های اجتماعی برندینگ به چه معناست؟
برندینگ راهی است که شما می توانید هویت و سیمای سازمان خود را بسازید.
برندینگ ایجاد یک نگاهی است که مصرف کنندگان فورا در سطوح مختلف فکری تشخیص می دهند. این همان راهی است که شرکت شما ارزش کلیدی خود را بیان می کند، آیا محصولات با کیفیتی برای زیباسازی خانه میفروشند یا برای خیریه حیوانات ب
لباس هایتان آن تاثیری که میخواهید روی دیگران نمیگذارند؟ گاهی وقتها اطرافیانتان یک طوری ظاهرتان را برانداز میکنند که خوشتان نمیآید؟ نمیدانید چه مدل لباسهایی به شما میآید و مشکل کجاست؟ پیشنهادات و نکات این شماره ما را از دست ندهید. از انتخاب کفش گرفته تا هماهنگی کت و شلوار برایتان یک دنیا نکته تازه مطرح کردهایم. مطمئن باشید با خواندن و رعایتکردن این موارد تاثیر ظاهر شما عوض میشود، هم در ذهن خودتان و هم برای دیگران. به
خرس خیاط نشسته است توی اتاقش. پهن روی زمین با پاهای باز از دو طرف و برش میزند، میدوزد و حاصل دوخت و دوزش را برانداز می کند. اما خیلی زود مجبور میشود بشکافد، جر بدهد و با قیچی تیکه تیکه کند. تیکه هایی اندازه نوک دماغش. تمام این اتفاقات با عصبانیتی مخلوط با سرزنش خود! خوب چه کارش می شود کرد وقتی آنچه میخواهد مناسب ذایقه اش از آب در نمیآید!!!
قلاب دست میگیرد و میبافد. این از دامنش، این از جیب و این یکی دیگر. این از یقه و گردن که باید فراخ ب
روز جهانی کارگر گرامی بادکارگران همواره جزو مهم ترین نیروی های کار در جهان به حساب می آمده اند. چه زمانی که کار در مزارع بود و چه در زمانی که به واسطه انقلاب صنعتی چرخ کارخانه ها روزبه روز بیشتر میچرخید. اما یک مسئله اساسی در اینجا مطرح بود و آن نیروی کار کارگر بود، تنها سرمایه ای که کارگر میتوانست بر روی آن حساب باز کند نیروی کارش بود و به عبارت دیگر فروش جانش. این نیروی کار مسئله بسیار مهمی است، در ایالت متحده آمریکا قبل از وقوع جنگ های د
بازخوردی برای مطلب «جملهای هولناک!»
پس از انتشار پست «جملهای هولناک» در تاریخ ۶ اردیبهشت ۹۸، خانم «طیبه نوحی»، استاد دانشگاه، مطلبی در آنباره نوشتهاند، که با تشکر از ایشان، میخوانیم:«تاثیر کلمات، بر روح و روان خود و دیگران، مسئلهای است که علم آن را اثبات کرده است. جملات به کار برده در طی شبانهروز، بار منفی یا مثبت را منتقل میکنند، چنانکه شما استاد نکتهسنج، یکی از این جملهها را بیان کردهاید. افکار منفی، ناخودآگاه، به ا
بر اساس مستندات و آمارهای رسمی، نه توهمات و شنیده ها و برداشت های شخصی:
کشورهایی که بالاترین میزان خیانت به همسر در دنیا و دارن (2016)
تایلند، دانمارک، ایتالیا، آلمان، فرانسه، انگلیس...
کشورهایی که بالاترین میزان بی خانمان در دنیا رو دارن (2012 تا 2019)
آلمان، آمریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، کانادا...
کشورهایی که بالاترین میزان خودکشی در دنیا رو دارن (2016)
آمریکا، ژاپن، فرانسه، استرالیا، آلمان، انگلیس، ترکیه...
ادامه مطلب
بیماریها، بلایای طبیعی مانند زلزله و سونامی که باعث مرگ زجرآور، بیخانمان شدن، ناقص شدن و از دست دادن خویشان و نزدیکان میشود، ستم و جفاکاری انسانها در حق یکدیگر، درد و رنج حیوانها در طبیعت از جمله مصادیق شر هستند. دلیل اینکه این رویدادها را شر مینامیم این است که موجب رنج، درد، و آزار موجوداتی میشوند که توان تجربه درد و رنج را دارند. چگونه ممکن است خداوندی که همه کار میتواند بکند و به همه چیز داناست و خیر مطلق است جهانی بیافریند ک
چند سالی است که مصرف سیگار و قلیان در پارک ها و بوستان ها ممنوع شده، اما متاسفانه همچنان شاهد استعمال این مواد در فضای سبز و آلوده کردن هوا مخصوصا هنگام وررزش صبحگاهی مردم هستیم. کاش همانطور که به تمیز و مرتب بودن خودمون توجه داریم کمی هم به پرورش شخصیتمون توجه کنیم و فقط به فکر راحتی و آسایش خودمون نباشیم. وقتی در هوای مطبوع پارک هوس دود کردن سیگار به سرمون میزنه به نیمکت های مجاورمون و خانواده هایی که برای آرامش و هوای دلپذیر پارک اومدن هم
امروز که اولین روز گرامیداشت مقاومت رزمنده هامونه، یاد آلبوم بازی عوض شده افتادم. این آلبوم که سال نود نشر شده اثر علیرضا عصار دوست داشتنی و از بهترین و شنیدنی ترین آلبومای موسیقی حماسی ایران که به وصف همین شجاعت، مقاومت، فداکاری و جانفشانی مبارزان و سربازان جنگ خانمان سوز و ویرانگر هشت ساله تاریخ معاصرمون پرداخته. اشعار این آلبوم و خصوصا این چندترانه ای که بصورت ویدئو گذاشتم، واقعا زیبا و تامل برانگیزه، موسیقی این آلبوم هم شنیدنی و حرف
امسال به خیلی ها تلفن نزدم برای تبریک عید، یاد پارسال افتادم، رفتم خونه شون، تعارف کردم تشریف بیارید خونه ی ما هم،خانومه گفت:
ممنون ما خودمون خونه داریم!
بهش گفتم میدونم، خواستم دور هم باشیم بهمون خوش بگذره، وگرنه ما هم بی خانمان نیستیم اومدیم اینجا عید دیدنی...
ادبش ستودنی بود اصا...یه بارم بهش گفتم به بچه هاشون گفتم وقتی شما مکه بودین، که بیان پیش ما، بهشون خوش بگذره، یه طوری نگام کرد که انگار شاخه درخت گردوی ۵۰ ساله ی باغشو شکستمدر این مثل
سلاااااااام به همگی
حالتون چطوره؟ من که خودم تو یه حالت سردرگمی به سر میبرم. زدن موشک به هواپیمای
مسافر بری :/ وات د فاک؟؟ الانم که خیاباونا پر از گارد ویژس و مردم معترض و خلاصه در
یه آبان دیگه ولی خشمگین تر به سر میبریم ! کاش یه خزه ای جلبکی چیزی تو اقیانوس
های آرام بودم :/ امتحاناتمون شروع شدن و بعد از هر امتحان با لذت جزوه ها و عکسا رو
ازگوشیم پاک میکنم فکر کنم این تنها خوشیم تو این اوضاعه !
دارم بی خانمان ، روحو بگیر و سقوط بر روی تو رو میبین
متن شبهه
اهتزاز پرچم عراق در میدان آزادی تهران!
باور کردنی نیست، ایرانی هرگز در تاریخ چنین تحقیر نشده بود. هشت سال با تحریک ارتش عراق، جنگی خانمانسوز را آغاز و ایران را ویران کردند. میلیونها تن را به خاک سیاه نشاندند تا سی سال بعد، پرچم همان کشوری که جوانان ما را کشت، مجروح کرد و اسیر تخت آسایشگاهها ساخت، در بزرگترین میدان تهران برافراشته شود.
پاسخ خانوادههای معظم شهدا و جانبازان را چه میدهید؟ آیا خون شهیدان هشت سال جنگ را پای
یک عادت بدی دارم. کتاب که میخوانم بعد از چند صفحه ناخودآگاه میایستم. انگار نفسم بند آمده باشد. کمی اطرافم را برانداز میکنم، کمی به موضوعات دیگر فکر میکنم. شاید یک چرخی توی اپهای گوشی بزنم و دوباره بعد از نفسگیری به کتاب بر میگردم. نمیدانم آیا واقعا نفسم میگیرد و به این هواگیری نیاز دارم، یا اینکه توهم میزنم و صرفا ژست مغز تنبلم است، گویی انگار کوه کنده و نفس نگیرد از زرد به خاکستری تبدیل میشود و تمام! شاید هم برگردد به همان ع
از آنجایی که حالم بهتر شده دو سه باری یادم رفته که باید قرص میخوردم! عجیب است ولی قرصهایم را دوست دارم. سال گذشته این موقع از خوردن قرص فراری بودم. این روزها شادترم، آن هم بدون دلیل. برای خودم آهنگ پخش میکنم و با شرت گیپوری جدیدم میرقصم. توی آینه یک طور دیگری به خودم نگاه میکنم. کم شدن اضطرابم باعث شده که جوشهای صورتم هم بسیار کم شوند. جنسِ مورد دار را میبرم مغازه تا برایم تعویض کنند و اگر فروشنده بیتفاوتی نشان دهد بدون اضطراب حقم ر
این هم از یکی از زیبایی های کتاب ششم آنه. :)
برای بهتر تصور کردن این زیبایی ها به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.در اون جا تصویر درخت ها و گل هایی رو که در متن زیر اسمشون برده شده گذاشتم ^_^ :
همه جا سرشار از زیبایی بود.دنیایی از رنگ های چشم نواز در فضای پرسایه ی میان درخت ها خودنمایی می کرد،پرتوهای خورشید بهاری از میان برگ های سبز،پایین می ریختند و آواز شادمانه ی پرنده ها همه جا به گوش می رسید.وقتی به گودال های کوچک قدم می گذاشتند،گویی وارد حوضچه ای از
ز دست عدّه ای درگیر شهرت
گرفتار خیانت گشته ملّت
خدایا نسل آنها را برانداز
و یا با لطف خود فرما هدایت
تلاش و سعیشان القاء ظلم است
و شانتاژ کرده مردم را بشدّت
وجود و راهشان نوکرمآبی
شده آلوده ی هرگونه نکبت
نمک خوردن ، نمکدان را شکستن
بود استیل قوم بی کفایت
شده بازیچه ی دست جواسیس
نمک پاشیده بر زخم از رذالت
ز بسکه مهربانی دیده آنها
طلبکاری شده مانند عادت
چنان دزدان پر زور زمانند
که صاحبخانه را رانده به قدرت
زلزله تهران که اومد مجبور شدیم سوار ماشین بشیم و بریم به یک جای امن . پس توی خیابون ها می چرخیدیم و من مردم رو تماشا می کردم . همه بیرون بودند . انداختیم به اتوبان امام علی و رفتیم و یک جایی که احتمالا خیابان دور دور هم بود ایستادیم . اولین بار بود که اینقدر واضح اختلاف طبقاتی رو می دیدم . ماشین هایی که تا ۵ میلیارد تومان قیمت داشتن مشغول جولان دادن در خیابان ها بودن . و شخصی داشت گل می فروخت سر چهار راه . چقدر دیدن این فاصله طبقاتی تخله . یعن
به نام خالق بیهمتا
#مجالس+
#دیوارنوشت
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید
دست افشان پای کوبان میروم
بر در سلطان خوبان میروم
میروم بار دگر مستم کند
بیسروبیپا و بیدستم کند
میروم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
برکه بسپارد زمام خویش را
با همه لحن خوشآواییام
در به در کوچه تنهاییم
ای دو سه کوچه ز ما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر
ک
با وجود تیکه پاره شدن هم وطنام
بی خانمان شدن خیلی ها
تیکه پاره شدن مردم منطقه ای که ازش بیرون اومدم و توش به دنیا اومدم
فقر، نداری،
ولی امید و انرژی ای که توی هم وطنام، هم زبان هام (که محدود به کشورم نیستن) و همه کسانی که از منطقه من بیرون میان، مخصوصا اونهایی که مثل خودم معمولی و عادی بزرگ شدن، دارن، از همه مردم کشورهای مرفه بیشتره.
خیلی دوستون دارم.
قلبم تیکه تیکه و ریش ریش هست.
حداقل سه هفته میشه که درست نخوابیدم.
غم دوری، مهاجرت، نداری
نیمی از ثروت خالص جهان متعلق به 1٪ برتر است. آماری خفه کننده برای بشریت. در مورد این فکر کنید چگونه می شود به طور همزمان افرادی که بی خانمان هستند، باید روزانه تلاش کنند تا اهداف خود را برآورده کنند و از گرسنگی نمیرند، و افراد با پول بیشتر - از آنچه می توانند در دوره زندگی هزینه کنند فراتر استفاده کنند؟! اما این چیزی نیست جز سرمایه داری در خشن ترین مدل خود. به دلیل همه گیری COVID-19 در هفته های اخیر صحبت های زیادی در مورد سرمایه داری شده است. بیماری
خب فهمیدم که من نسخه نصفه نیمه رو گرفته بودم و درواقع کتاب حدود 1400 صفحه هستش و خوشبختانه نسخه کامل هم سریع پیدا شد :/ کاش از خدا یه چی دیگه می خواستم... از صبح همه به خونمون حمله کردن و مهمون داشتیم، عصر هم بلای خانمان سوز سرمون نازل شد و خاله م با نوه ش اومد خونمون. نوه ش یه بچه سوسول و پررو و تقریبا وحشیه. خاله من انتظار داره که همه دنیا دست نگه دارن و از این موجود ظریف و شکننده مراقبت کنند. درسته که بچه هستن ولی این مورد حتی طاقت یک لحظه بدون باری
"کسانی که فاقد اهدافی برای پیشرفت هستند، به ناچار رو به سقوط میروند. آنها به کسی که سیگار را ترک کرده، یک نخ سیگار تعارف میکنند! و به یک الکلی سابق، یک بطری آبجو!
وقتی موفق میشوید، حسادت میکنند. دست از حمایت شما میکشند یا سعی میکنند شما را به خاطر پیشرفتتان، مجازات کنند!
شاید سعی دارند شما را آزمایش کنند تا ببینند که راهحل شما واقعی است یا نه. اما بیشتر اوقات، آنها شما را پایین میکشند چون پیشرفتهای تازهٔ شما، شکستهای آن
از
علی بن یقطین روایت شده: به موسی بن جعفر(علیهالسلام) از آنچه موسی بن مهدی در
کار او قصد کرده بود خبر دادند، درحالیکه جماعتی از اقوام آن جناب در خدمتش
بودند. حضرت به اقوامش فرمود: در این باره رأی شما چیست؟ گفتند: از او دور شوی، و
شخص خود را مخفی کنی که از شرّ او ایمن نتوان شد.
حضرت تبسّم فرمود و به شعر کعب بن مالک تمثّل جست:
زَعَمَتْ سَخِینَةُ أَنْ سَتَغْلِبُ رَبَّها
فَلَیَغْلِبَنَّ مَغالِبَ الْغُلَّابِ
سخینه پنداشت بهزودی بر پر
به قول دختر معمولی، این پست در زمانهای مختلف نوشته شده!
۱. همین پنج دقیقه پیش (شنبه، ۱۳ مهر؛ ساعت ۱۴:۵۰) نزدیک کوچه ی خودت باش اینها، پسر ۲۷_۲۸ ساله ی موتوری، در حالی که چشم دوخته بود به چشمهای من و من هم چشم دوخته بودم به دستهای او، در ازای چند اسکناس ده هزار تومانی، دو بسته کوچک گذاشت توی دست یک پسر ۱۵_۱۶ ساله و یک پسر ۲۲_۲۳ساله! این جا ایران است! جمهوری "اسلامی" ایران... و لعنت به هر کس که گند زد به این عنوان و نفرین به هر کس که به هر شکل، در این هم
رمان ولادت نویسنده: سعید تشکری انتشارات نیستان
رمان ولادت : داشته هایت را به نور روشن و خانه دلت را به آذوقه های معنوی انباشته…
رمان ولادتنویسنده: سعید تشکریانتشارات نیستان
معرفی:
گاهی فکر و اندیشه و روح و معلومات انسان نیاز به یک بازخوانی آسمانی دارد. رمان ولادت داشته هایت را برایت با نور روشن می کند و خانه دلت را به آذوقه های معنوی انباشته می کند.کمی عشق، کمی صبر و کمی فکر نیاز است که این رمان عمیق و دلنشین را تا انتها بخوانی.
بریده کتاب(۱)
صدای اخبار شبکه یک که داره برای بابا پخش میشه تا توی اتاق میآد. من توی اتاقام و در بسته است؛ من بیشتر وقتم رو توی اتاقم و در بسته است. صدای اخبار تمرکزم رو کم میکنه؛ ولی هدفون نمیذارم که یه صدای دیگه به صداها اضافه نشه و سعی میکنم صدای اخبار رو ببرم به حاشیه؛ اخباری که داره از دیدار دانشجوها و نخبهها با رهبری میگه. مشغول کتاب خوندنم و مطلبی که میخواستم رو بهزور از گوشه و کنار مصاحبۀ پل استر میکشم بیرون و دفترچهی سرخ رو می
سلام یوکا؛
اینجا من غریبهام. در خانهای که بزرگ شدم غریبهام. در شهری که تمام عمرم را در آن نفس کشیدم غریبهام و از تو چه پنهان که نسبت به این شهر تنفر خاصی دارم.
چه کنم؟ نه میتوانم فرار کنم نه میتوانم بمانم. چه کنم. حتا کسی نیست به جز تو. تو، یک موجود خیالی که از فرط بیخانمان بودن احساسم به خانهی نامههایت پناه آوردهام.
هیچکسی به جز تو نفهمید چهقدر نامه نوشتن را دوست دارم.
دلم میخواهد به اندازهی تمام عمرم گریه کنم. به اندازه
این کتابو حدود دوسال پیش توی ترمینال جنوب تهران خریدم. بیکار بودم، رفتم سراغ دکه کتابفروشی که همون نزدیکا بود و شروع کردم کتابا رو برانداز کردن و برگ زدن. فروشنده گفت: "میخوای یه کتاب خوب بهت معرفی کنم؟" با لبخند و کنجکاوی نگاهش کردم.اومد بیرون و از بین کتابا اینو برداشت گرفت سمتم.- این خیلی کتاب خوبیه!گرفتم و تشکر کردم. برگ زدم. به نظر کتاب بدی نمیومد. جالب بود. قیمتش هم مناسب بود.به خصوص دو جمله ای که روی جلد کتاب از برایان تریسی و آنتونی رابی
آلودگی هوای تهران پایان ندارد هنوز زمستان شروع نشده وضعیت وخیم است. تعطیلی مدارس و کم شدن ترافیک هم بسیار کم اثر است. تردیدی نیست که این آلودگی دلایل عدیده دارد. کانال های طبیعی گردش هوا که ریه های تهران بوده است با ساخت و سازهای بی ضابطه مسدود شده است. عوامل اصلی آلوده ساز حامل های انرژی هستند. میزان ترکیبات سولفور در مازوت و گازوئیل تولیدی پالایشگاه های کشور صدها برابر استاندارد امروز جهان است کیفیت بنزین تولیدی نیز قطعا مشکل دارد. کم و ب
با وجود تیکه پاره شدن هم وطنام
بی خانمان شدن خیلی ها
تیکه پاره شدن مردم منطقه ای که ازش بیرون اومدم و توش به دنیا اومدم
فقر، نداری،
ولی امید و انرژی ای که توی هم وطنام، هم زبان هام (که محدود به کشورم نیستن) و همه کسانی که از منطقه من بیرون میان، مخصوصا اونهایی که مثل خودم معمولی و عادی بزرگ شدن، دارن، از همه مردم کشورهای مرفه بیشتره.
خیلی دوستون دارم.
قلبم تیکه تیکه و ریش ریش هست.
حداقل سه هفته میشه که درست نخوابیدم.
غم دوری، مهاجرت، نداری
روی ایوان نشسته بود. رو به درخت تنومند و پرشاخه ای که گویی ایوان را در جای خود نگه داشته است. اتاقک، خانه ی درختی ای را می مانست و ایوانی کنار آن، روی یکی از شاخه ها برافراشته. از نشیمن روی ایوان به درخت خیره شده بود. با این وجود، در عالم دیگری بود؛ «هستن من چیست؟ من کیستم؟...».
نگاهش متوجه حس هایش شد. دیدن خود را دید که تصویری از درخت می گرفت. بعد، خودی را یافت که صدای وزش نسیم لابلای برگ های آویزان درخت و آواز پرنده ها را می شنید. بلند شد و پیش رفت
دانلود سریال کره ای Romantic Doctor 2
با بازی لی سانگ کیونگ و ان هیو سوپ
اثری ازسازندگان دکتر رمانتیک 1 و بی خانمان
نام ها: دکتر رمانتیک فصل دوم
محصول: 2020 کره جنوبی از شبکه SBS
ژانر: عاشقانه | پزشکی | درام
تاریخ پخش: 16 دی 1398 – Jan 6, 2020
قسمت ها: 16
روزهای پخش: دو شنبه و سه شنبه ها
مدت زمان: 65 دقیقه
وضعیت: پایان یافته
بازیگران:
Han Suk-Kyu – Lee Sung-Kyung – Ahn Hyo-Seop
قسمت 16 (آخر) اضافه شد.
زیرنویس فارسی قسمت آخر اضافه شد.
ادامه مطلب
سلام
نمیخواستم اینو بنویسم ولی دیدم که پست های وبلاگم خیلی جنبه تحلیلی و خشک و بی مزه دارن گفتم یکم چیز شاید جالب هم توش بیارم.
چند وقت پیش روز تعطیل بود و دیر بیدار شده بودم. چند روز قبل خیلی حالم خوب بود و این دیر بیدار شدنه خیلی حس منفی ای داشت. گفتم برم بیرون قدم بزنم نزدیک درختا. یه جایی هست همیشه میرم. هیچ کسی نیست میشینم با خودم و طبیعت یه یه ساعت فکر میکنم.
گفتم سنگ تموم بزارم، یه ساندویچ خفن برای خودم درست کردم، مایونز و خیار شور و گو
با ۱۰ چهره مشهوری آشنا شوید که روزگاری بی خانمان و فقیر بودند ،ما همیشه سلبریتی های محبوب مان را خندان و خیره کننده به خاطر می آوریم و تصور می کنیم آن ها زندگی ای فوق العاده با شغلی هیجان انگیز و بی دردسر دارند، تنها کار مورد علاقه شان را انجام می دهند و پول خیلی زیادی در می آورند. اما بسیاری از چهره های مشهور این ضرب المثل معروف که نابرده رنج گنج میسر نمی شود را با تمام وجودشان تجربه کرده اند. در ادامه به تعدادی از چهره های مشهور می پردازیم که
دشمن به قدری نزدیک شده است که دیگر فرصتی برای برنامه ریزی برای همه چیز از بالا و ابلاغ آن به سطوح عملیاتی وجود ندارد.
آتش به اختیار عبارتی است که رهبری معظم انقلاب چند روز پیش در دیدار با دانشجویان از آن استفاده کرده اند و جنس نظامی این کلام موجب شد تا در بین عده ای موجی را ایجاد کند. علت استفاده از این عبارت که در راستای عباراتی مانند شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، افسران جنگ نرم و ... است را شاید توجه دادن به موضوع رویارویی خان
در فروردین اگه هفته اول و دوم رو فاکتور بگیریم (که برنامه ش با بقیه ی وقتها فرق داره) هر روز خدا عصر بودم و شاید دو تا هم شب داشتم
حالا
امروز صبح بودم
و الان باید بریم سرخاک
و من می دونم که اگه بخاطر مادربزرگ تازه فوت شده و رسم خراسانیها نبود هم
جای دیگه ای جز رفتن به قبرستون نداشتیم
می دونین
ما هیچ جا نمیریم
حوصله ی تحلیل ندارم که چرا و به چه علت
چون همیشه علت ها مهم نیستن
گاهی رفتارهای ما در برابر اون علت ها هم به همون اندازه مهمه
مث
:)
پسرای بنگتن دو هفته میرن امریکا برای یادگیری هیپ هاپ که معلم هایی دارن :)
توی قسمت اول پسرا پاشونو میزارن امریکا و تفریح میکنن و بازی میبینن میرن لب دریا و... و نصف شبی میدزدنشون میبرنشون جایی که باید برن :)
وای فقط قیافه ی هوپی وای معرکس ینی ترس و تعجب و یک میام برات خاصی توی نگاهاش بود.
اولین معلم شون خولیو بود بی اعصاب به نظرم با اون موهاش :/
وای فقط رفتار ته ته برگشته بهش میگه بترکونیم واااااای خدا چرا اینقدر این بشر کیوته ینی دوبربار عاشقش
درخت جوان شاخههایش را تکانی داد، خستگی در کرد و همانطور تنومند ایستاد. چشمش به یک درختچه سبز افتاد؛ کمی آنسوتر. کش و قوسی به بدنش داد و برگهایش را رساند روی سر درختچه. لبخند او را که دید دلش قرص شد، لبخندی تحویلش داد و همانطور ایستاد. روزها میگذشتند و درخت برگهایش بزرگتر میشد و پهنتر و خودش تنومندتر. شاخهی بالای سر درختچه زیادی بلند و پهن شدهبود و نمیگذاشت نور به درختچه برسد ولی او برایش مهم نبود. مهم این بود که درخت کنارش بود. کم
حالا که آن فصل از زندگی که مدام و پیوسته و با پشتکاری مثالزدنی خودم را تخریب و سرزنش میکردم را ورق زدهام میبینم که وقتی خودت را دوست میداری، حتی آفتاب هم دو درجه روشنتر میشود. از آنجایی که مواد لازم برای این مدل تغییرات آگاهی و تلنگر و زمان مناسب است و اگر یکی از اینها نباشد نمیشود، انقدر برای تغییر زور نزنید. به جای هل دادن دیوار، پی آن را بکنید. یعنی دنبال این باشید که احساسات خود را بشناسید، با مشاور حرف بزنید، کتاب بخوانید
آلودگی هوای تهران پایان ندارد هنوز زمستان شروع نشده وضعیت وخیم است. تعطیلی مدارس و کم شدن ترافیک هم بسیار کم اثر است. تردیدی نیست که این آلودگی دلایل عدیده دارد. کانال های طبیعی گردش هوا که ریه های تهران بوده است با ساخت و سازهای بی ضابطه مسدود شده است. عوامل اصلی آلوده ساز حامل های انرژی هستند. میزان ترکیبات سولفور در مازوت و گازوئیل تولیدی پالایشگاه های کشور صدها برابر استاندارد امروز جهان است کیفیت بنزین تولیدی نیز قطعا مشکل دارد. کم و ب
خیییییلی وقت بود از ژانر فانتزی چیزی نخونده بودم. این کتاب رو هم پاییز جان معرفی کرده بود. کتاب نسبتاً خوبی بود ولی نه به اون اندازه که بگم حتماً بخونید.
داستان اینجوریه که توی اون سرزمین خیالی، چندین بخش وجود داره و هر کدوم از بخشها یه خصلت خوب انسانی رو ارج مینهن و بر طبق اون رفتار میکنن. از تمام بچهها در سن ۱۶ سالگی آزمون استعدادسنجی گرفته میشه؛ یه مایع بهشون تزریق میکنن و اونا وارد فضای شبیه سازی میشن و طبق واکنشهایی که به هر م
◀️سرنوشت شیلی،گرانادا، گواتمالا، السالوادر،پاناما کاملاً در انتظار ونزوئلا است.کوبا بدلیل آزاد مردان کوبایی وحمایت های بیدریغ شوروی وفضای جنگ سرد وشکست وناکامی وسرخوردگی شدید امریکاییها وعدم سیطره غول های رسانه ای امپریالیسمی در آن دوران و رهبری دوراندیش وتوانا و استواری توانست بلای خانمانسوز آمریکا و شرکتهای چند ملیتی را از سر کوبا تا حدودی دور نماید. اما ونزوئلا تا کجا....
▫️قاره آمریکا از دید ایالات متحده خانه اختصاصی آمریکا ا
گونه هایش سرخ شده بود و آب دهانش را به سختی پایین میداد. گفتم:خب احوال شما خانم؟ پادرد خانم والده چطور است؟ آلزایمر پدرتون چطور؟
اما در دلم داشتم میپرسیدم: خودت خوبی؟ دلت خوبه؟ تنت سلامته؟ دماغت چاقه؟ تو،تو،تو،تو خوبی؟
لب هایش را ورچید و گفت:سلام دارن خدمتتون
و سرخ تر شد.
میخواستم بگویم: کم کم ذوب میشوی دختر، خجالت مختصر کن! ذوب در رگهای من میشوی...
گفت: ببخشید مزاحم شدم، اومده بودم حاج خانم رو ببینم. نمیدونستم شما...یعنی...من خبر نداشتم شما الا
بسم الله الرحمن الرحیم
امید شریفی دانا که معمولا وی را با نام امید دانا می شناسیم و از زمانی کمتر از یک سال پیش به این درجه از شهرت رسید در واقع نه یک مدافع نظام که خود برانداز است. پیشتر درباره علی علیزاده پستی منتشر کرده بودیم و در آن پست نشان دادیم که علی علیزاده در واقع نه یک مدافع ولو بخش یا کلیت نظام ایران بلکه حاوی طرز تفکر مسمومی است که در خلال سخنانش آن را به خورد خواننده میدهد که در نهایت به براندازی نظام میرسد، امید دانا نیز سرن
میدانید زیاد حوصله ی مقدمه چینی ندارم.
بگزارید رک و پوست کنده بگویم که یکی از همین شب ها عروسی یکی از اقوام نزدیک من است.
خانواده ی دختر مدتی است که دارند تدارکات جهاز را میبینند و حدودا 3روز است که وسایل را در خانه داماد میچینند.
من دیروز و پریروز انجا رفتم تا کمک بکنم اما با انبوهی از وسایل بی مصرف و چشم هم چشمی روبرو شدم که هنوز هم از فکر کردن به ان تنم میلرزد.
خودم به شخصه بیشتر از 4نوع جا قاشقی دیدم که یا به کابینت متصل میشد یا به بالای ظرفشور
میدانید زیاد حوصله ی مقدمه چینی ندارم.
بگزارید رک و پوست کنده بگویم که یکی از همین شب ها عروسی یکی از اقوام نزدیک من است.
خانواده ی دختر مدتی است که دارند تدارکات جهاز را میبینند و حدودا 3روز است که وسایل را در خانه داماد میچینند.
من دیروز و پریروز انجا رفتم تا کمک بکنم اما با انبوهی از وسایل بی مصرف و چشم هم چشمی روبرو شدم که هنوز هم از فکر کردن به ان تنم میلرزد.
خودم به شخصه بیشتر از 4نوع جا قاشقی دیدم که یا به کابینت متصل میشد یا به بالای ظرفشور
درباره این سایت